۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

گفتگو با پدر شنبم مددزاده زندانى سياسى


تلويزيون صداى آمريکا، روز ۱۲ تير، طى مصاحبهيى با پدر زندانى سياسى، شبنم مددزاده گفت: گزارشها از افزايش فشار بر زندانيان سياسى و عقيدتى حکايت دارد. شمارى از زندانيان زن که به قرنطينه بند زندان منتقل شدند در بند ۲۰۹ بهسر مىبردند از جمله شبنم مددزاده، مهسا نادرى، فاطمه ضيايى و شيوا نظرآهارى که در شرايط بدى بهسر مىبرند. وضعيت غيربهداشتى و بسيار کثيف بند زنان و مردان و قطع تلفنها و از کار افتادگى کولرها و گرماى زياد، نداشتن آب آشاميدنى و محدوديتهاى جديد براى ملاقات حضورى و شيوع بيماريها و همچنين عدم رسيدگى به زندانيان بيمار از دشواريهايى است که زندانيان سياسى در ايران با آن روبهرو هستند.

شبنم و فرزاد مددزاده هر کدام به ۵ سال حبس محکوم شدند. عبدالعلى مددزاده پدر شبنم و فرزاد مددزاده درباره وضعيت فرزندان خود در زندان در گفتگو با فريده رهبر از صداى آمريکا چنين مىگويد: شبنم و فرزاد مددزاده الان ۱۸ ماه که ۱۷ ماهه که در زندان است کار ندارند. الان چند روز پيش وضعيت زندانشان آنقدر خراب بود که چه وضعيت حمام شان، چه وضعيت دستشويىهايشان، چه وضعيت آب آشاميدنى شان. اينها خودشان هم مريضند. نه اين همه بچهها مريضند. وضعيتشان خيلى وخيم است خيلى هم وخيمتر از اينها مىشود. چند روز پيش بود الان تلفنهايشان قطع است، تلفنش را مىزدم يک ده دقيقهاى (نامفهوم). يک فرصتى دارد تلفن توى اين گرما پريشب بيرون که ۴۰درجه بود حتماًًًً آن تو ۷۰ درجه بود تو اين گرما فقط اينها راه مىرفتند راه مىآمدند براى اينکه کولر نداشتند. کولر نداشتند خراب بود و به رئيس زندان گفتم به شرطى که يکى جواب بده به اينها، آن وضعيتى که خوب بچهها همهشان دارند. ۳۵۰بچهها پسرها همانطور، دخترها، زنها همينطور.

مجرى: دخترتان شبنم از نظر جسمى سلامتى ش چطوره؟
پدر شبنم: از نظر جسمى که ناراحت است، قلبش ناراحت است. دواهايى که آن‌جا نسخه بهش داده بودند من از بيرون گرفتم بردم بهشان دادم. همانظور بچهها همهشان هستند نه يکى و دوتا شون بچهها همه شون آن‌جا مريضند هيچکس نمىآيد نگاه کند. الان يک ماهونيم است که حضورى را قطع کردند يعنى نمىدهند اصلا حضورى نمىدهند. فقط يک کابين هست که آن کابين چه بگويم چطور نگاه کند آقاى دادستان آمده تمام حضوريها را قطع کرده، خودش آمده به زندان توى پروندهها نگاه کرده، توى دفترها نگاه کرده گفته آقا حضورى ندين، اگر تنها مىتوانى يا مادر يا پدر بيايد پيش من، من يک شبه حضورى بهش بدهم. حقوقبشر هم که خوب هيچ وقت که اينها را هم هر چى هم بيرون مىآيند بيانيه مىدهند که ساعت هيچکس نيست، حقوقبشر، حقوق نگاه کند يعنى به اينها فشار بياورد که با اين بچهها چرا اينطورى رفتار مىکنيد.

مجرى: شما چه حرفى داريد به رئيس قوه قضاييه بزنيد؟
پدر شبنم: من به اين آقايان مىخواهم بگويم که آقا خودتان، بچههايتان، يک ساعت بياوريد بگذاريد بهجاى بچههاى ما توى همان سلول، برق و آب و همه چيز را قطع کنيد بگذارى يک ساعت بچههايتان آن‌جا باشند. اين بچهها را اصلا نديده حساب کنيد چون بچههايتون را يک ساعت تو اين گرما بگذاريد ببينيد ما هم گرما بچههايمان هميشه آن‌جا مىگذريم ببين خودتان اين کارها را مىکنيد خوب بچههاى مردم اينطور بلا به سرشان مىآوريد خوب ما هم انسانيم، ما هم پدريم، مادريم، پدر داريم، مادر داريم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر