۱۳۸۹ تیر ۲۹, سهشنبه
قيام سي تير مردم ايران در حمايت از مصدق
دكتر محمد مصدق |
«روز 30 تیر1331 روز تجلی اراده خلق
در آنروز خلق، بر ننـگ تسلیم پیروز شد
در آینده از این روزهای طلایی بسیار خواهیم داشت»
در تاریخ مردم میهن ما روزهای فراموشی ناپذیر مختلفی بهثبت رسیده كه روزهای سرنوشتساز محسوب میشوند روزهایی كه عموم مردم ما در غمها و شادیهای آن با یكدیگر سهیم بوده اند. روز 30 تیر 1331 ازجمله یكی از همین روزهاست.روزی كه مردم ایران یكپارچه بپا خاستند و در برابر دیكتاتوری سلطنتی یكصدا خواستار بازگشت دكتر مصدق پیشوای نهضت ملی و نخستوزیر تنها حكومت ملی ایران شدند. مردم غارت شده ای كه بر روی دریای نفت زندگی میكردند اما حاصل رنجشان را قدرتهای استعماری و دربار وابسته بهآنها یه یغما میبردند و مردم ایران در فقر جانكاهی بهسر میبردند.. مصدق كبیرخود درباره قیام 30 تیر مردم ایران گفت :
« روز سیام تیر در تاریخ مبارزات ممتد ملت ایران فراموشنشدنی نیست زیرا در این روز تمام افراد ملت از هر طبقه و مقام در مقابل تحریكات اجانب یكدل و یك زبان قیام و اقدام كردند».
طلای سیاه یا بلای خانمانسوز
درست 5 سال قبل از انقلاب مشروطیت ایران یعنی در سال 1280 شمسی (1901 میلادی)، امتیازنامهننگین ”دارسی” برای بهرهبرداری از منابع نفتی تمام خاك ایران بهاستثنای پنج ایالت شمالی، برای مدت شصت سال در كاخ صاحبقرانیه بهامضای مظفرالدین شاه رسید. بهموجب این قرارداد صاحب امتیاز انگلیسی حق انحصاری استخراج و حمل و نقل، تصفیه و فروش نفت و لوله كشی تا خلیج فارس و استفادهمجانی از زمینهای بایر دولتی و معافیت مالیاتی و گمركی و غیره را بهدست آورد. مطابق این قرارداد فقط 16 دصد از منافع خالص كمپانی میبایست بهدولت ایران پرداخت میشد كه عملاً هم بهكمتر از 13 درصد میرسید و این 13 درصد هم هزینه دربار قاجار میشد.
به دنبال جنگ جهانی اول و با توجه بهاهمیتی كه نفت برای انگلیس پیدا كرد، دولت انگلیس از طریق عامل خود رضاخان قلدر و با صحنه سازی و فریبكاری خائنانه و تحت عنوان ابطال قرارداد دارسی، در هفتم خرداد 1312 قرارداد دیگری را كه بهقرارداد ننگین 1933 معروف است بازهم بهمدت 60 سال، بهامضا رساند. طبق برآورد شركت انگلیسی درآن زمان، 60 سال بعد زمانی بود كه چاههای نفت ایران ته میكشید. درحالیكه عایدات نفت برای انگلیس صدها میلیون دلار در سال بود مردم ایران بهخصوص كارگران شركت نفت ازهستی ساقط بودند.
اولین خروش مصدق علیه قرارداد ننگین نفتی
دكتر مصدق كه رهبر فراكسیون اقلیت در مجلس چهاردهم بود طی نطقی در آبان ماه
سال 1323 بهافشاگری علیه قرارداد ننگین 1933 پرداخت و بهشدت بهرضا خان حمله كرد. مصدق گفت: ”شاید مادر روزگار نزاید كسی را كه بهبیگانه چنین خدمتی كند”. از آن پس دولتهای وابسته بعدی نیز هركدام بهنوعی تلاش داشتند قرارداد استعماری را درموقعیت مناسبی بهتصویب برسانند. ازجمله گلشائیان وزیر دارایی شاه در زمان نخستوزیری ساعد،
طی یك الحاقیه بهقرارداد قبلی آنرا با قید فوریت بهمجلس برد. اما با تلاش دكتر مصدق این لایحه نیز بهتصویب نرسید و تلاش استعمار و مهره هایش بهشكست انجامید. ولی این لایحه پیوسته توسط نخستوزیران دست نشانده شاه , منصور و رزم آرا و بنا بر خواستهدولت انگلیس در مجلس مطرح میشد. اما باز هم این مصدق بود كه سرفراز و استوار ایستادگی كرد و هر بار طرح آنانرا بهشكست كشاند.
مصدق رهبر مبارزات ضد استعماری ملت ایران
دكتر مصدق، با شعار ملی شدن صنعت نفت، مبارزات بسیار پر رنج و خطری را جهت
استیفای حقوق ملت ایران رهبری كرد. و سرانجام در تاریخ 29 اسفند سال 1329 قانون ملی شدن نفت را از تصویب مجلس گذراند و در كمتر از 40 روز بعد، قانون خلع ید از شركت انگلیسی را نیز بهتصویب رساند. مصدق اقدامات خود را با حمایت تودههای مردم و تظاهرات و اعتصابات گسترده نفتگران خوزستان بهپیش میبرد. چنین بود كه در اردیبهشت 1330 نخستوزیری مصدق بهمجلس و رژیم شاه تحمیل شد. اما اقدامات ملی و مردمی دكتر مصدق بهمذاق دربار ارتجاعی و استعمار انگلیس خوشایندنبود، از همین رو شروع بهتوطئه علیه دكترمصدق كردند.
مصدق صلاحیت دادگاه لاهه را رد كرد
در هفتم خرداد سال 1331، دكتر مصدق صلاحیت دادگاه لاهه را كه برای بررسی شكایت انگلیس علیه ایران تشكیل شده بود رد كرد. دولت انگلیس در پی شكستهای متعدد در رویاروئی مستقیم با جنبش ضداستعماری مردم ایران و نیز پس از ناكامیهای پی در پی در صحنه سیاست بینالمللی، بر آن شد تا توطئههای خود را توسط مهرهها و مزدوران سرسپرده خویش و در رأس آنها شاه و دربارسلطنتی عملی سازد و دولت ملی مصدق را ساقط كند.
گام دیگری علیه دربار
دكتر مصدق برای كوتاه كردن دست شاه و دربار و خنثیساختن توطئههای استعمار، از یكسو و پیش بردن اصلاحات اجتماعی و اقتصادی از سوی دیگر، خواستار آن شد كه پست وزارت جنگ را كه تا آن زمان در دست شاه بود و همواره از آن بهعنوان ابزار اعمال فشار و اجرای توطئهعلیه جنبش ضداستعماری مردم و پیشوای آن استفاده میكرد بر عهده بگیرد و اعلام كرد كه در صورت تن ندادن شاه بهاین شرط، از نخستوزیری استعفا خواهد داد.
شاه كه بقایای سلطنت خودكامه و فاسد خود را در خطر میدید، شدیداً با سپردن وزارت جنگ بهمصدق مخالفت كرد.
استعفای مصدق
دكتر مصدق در روز 25تیر 1331، از نخستوزیری استعفا داد. با استعفای مصدق شاه
فرصت را غنیمت شمرده و قوامالسلطنه كهنهكارترین مهرهرژیم فئودالی و دربار استعماری را بهنخستوزیری برگزید.
پس از دریافت این فرمان، قوامطی اعلامیهی شدیداللحنی مردم را تهدید بهكشتار نمود و اخطار كرد كه هركس دست بهمخالفت با دولت او بزند با شدیدترین عكسالعمل مواجه خواهد شد. در همان روزها، مأمورین انتظامی و یكانهای ارتشی با تانك و زرهپوش بهخیابانها ریختند.
ایران بپا میخیزد
این گونه اقدامات و تهدیدات قوام نتیجهبخش نبود. موج اعتراضات تودهای علیه انتصاب
قوام بهنخستوزیری از تهران و سایر نقاط كشور برخاست و سیل تلگرافها و نامهها در حمایت و پشتیبانی از دكتر مصدق از سراسر ایران بهسوی تهران سرازیر شد. سرانجام صبح روز سیام تیرماه سال1331، شهر تهران بهحالت تعطیل درآمده بود و تظاهرات اعتراضی عظیمی در حال شكلگیری بود. كارگران كارخانهها و كارگاهها و همچنین بازار و مغازهداران و رانندگان اتوبوسهای شهری همه دست از كار كشیدند و بهصفوف تظاهركنندگان پیوستند. انبوه مردم با فریادها و شعارهای 'یا مرگ یا مصدق'، 'مصدق پیروز است'، 'مرگ بر قوام'، با نیروهای ارتش و شهربانی بهمقابله برخاستند..
از ساعت 7صبح یك جمعیت انبوه و متراكم از نقاط مختلف تهران بهسمت بهارستان بهحركت درآمد. شاه در وحشت از دست دادن كنترل اوضاع بهارتش فرمان آتشگشودن بهروی مردم بیدفاع را داد. خون دهها تن از مردم بیگناه شعله قیام سی تیر را برافروختهتر كرد، حالا تنها صدایی كه در شهر شنیده میشد طنین فریادهای یا مرگ یا مصدق بود.
شهدای سی تیر
قیام مردمی با شدت و حدت ادامه پیدا كرد و سرانجام پس از شهيد و مجروحشدن قریب به800 نفر از مردم تهران، شاه كه خود را در برابر عزم سازشناپذیر مردم و حمایت بیدریغشان از پیشوای نهضت ملی شكستخورده یافته بود، فرمان نخستوزیری قوام را لغو كرد و بهخواستهای دكتر مصدق گردن گذاشت.
این رستاخیزعظیم ملی ثابت كرد كه مردم ایران با واقع بینی و توجه كامل بهمصالح خویش راه خود را انتخاب كرده و از آن باز نخواهند گشت.
مصدق در آغوش خلق
ساعت 5.30دقیقه بعد از ظهر 30تیر انبوه مردم مقاومی كه اینك با قیام خونین خود دكتر مصدق را بهنخستوزیری برگزیده بودند، بهجانب خانه مصدق روانه شدند.
ساعتی بعد مصدق كبیر كه بر بالكن خانه ظاهر شده بود در پاسخ بهاحساسات بیشائبه مردم با یاد شهدای قیام ملی30تیر، درحالیكه اشك میریخت، با كلامی بریده بریده گفت: « ای كاش مرده بودم، و ملت ایران را اینطور عزادار نمیدیدم. ای مردم من بهجرأت میگویم كه استقلال ایران از دست رفته بود ولی شما با رشادت خود آنرا گرفتید».
وصیت دكتر مصدق
به این ترتیب روز سی تیر1331، بهعنوان روز قیام مردم علیه دربار ضد مردمی و علیه غارتگریهای استعماری و بهعنوان روز دفاع از نهضت ملی و پیشوای سازشناپذیرش دكترمصدق در تاریخ معاصر میهنمان بهثبت رسید.
دكتر مصدق همواره از شهدای این قیام با اشك یاد میكرد و وصیت كرده بود كه خود نیز در كنار مزار آنان دفن شود.
ارتجاع آخوندی، رو درروی مصدق و حاكمیت ملی
كاشانی (سَلَف سیاسی خمینی ) و دیگرآخوندهای ارتجاعی ، در جریان نهضت ملی ایران ، رودرروی مصدق و حاكمیت ملت قرارداشتند.آنها در جبهه دربار انگلیسی ، بهنحو هیستریك با مصدق عناد میورزیدند.خمینی خود در آن روزگار در جبهه مخالف مصدق بود. او بهگفته خودش از« سیلی خوردن » مصدق ، شیرین كام بود و از هیچ رذیلت و اهانتی در حق پیشوای نهضت ملی مردم ایران فروگذار نمیكرد. خمینی در 5 خرداد 1358 دریك واكنش بغایت حقیرانه و حسادت آمیز نسبت بهبزرگداشت دكتر مصدق دراحمد آباد گفت : « اینها میخواهند سرپوش بگذارند روی مقاصد خودشان.آن مقاصدی كه برخلاف مسیر ماست، با اسم یكنفری كه ملی است. مسیر ما مسیر نفت نیست ، ملی كردن نفت پیش ما مطرح نیست. این اشتباه است. ما اسلام را میخواهیم ، اسلام كه آمد نفت هم مال خودمان میشود ، مقصد ما اسلام است،مقصد ما نفت نیست كه اگر یكنفر نفت را ملی كرده است ، اسلام را كنار بگذارند و برای او سینه بزنند برای هراستخوانی میتینگ راه انداختن بهدنبال آن با اسلام مخالفت كردن ، قابل تحمل نیست ».
-خمینی در همین سخنرانی با صراحتی فوق ارتجاعی،آخوند و اسلام را یكی دانست و اعلام كرد : « آخوند یعنی اسلام ، روحانیون با اسلام در هم مُدْغَمَند....»
روزنامهی رسالت آخوندی در سوم بهمن 1377 حرف دل خمینی و خمینی صفتان در باره مصدق را چنین فرموله كرد: «تاریخ معاصر، او (مصدق) را بیریخت ترین سیاستمدار ایرانی ثبت كرده است.كسی كه اوج سابقه مبارزاتی و مسلمانی اش دوبار خودكشی درراه بیرجند بوده است!..... مگر او چه گلی بر سرملت زده است كه بر او درود میفرستند؟ طرح چهره بی رمق مصدق كه جز رسوایی در تاریخ معاصر چیزی نداشته.....در برابر شخصیت عظیمی چون امام ، كه رهبر یك نهضت اسلامی و بنیانگذار یك نظام پرقدرت است باچه اهدافی صورت میگیرد؟.....
از یك سیاستمدار چروكیده و استخوان پوسیده كه حتی در اوج قدرت درایران عددی نبود میخواهند بهعنوان امامزادهیی كه دردهای بی درمانشان را درمان كند استفاده نمایند ».
آقای مسعود رجوی در مهرماه 1360، تخفیف مصدق و توهین بهپیشوای فقید نهضت ملی ایران ازسوی خمینی و الگو سازی از مرتجعان قهاری مانند شیخ فضل الله و كاشانی را، با رزترین نمود منكوب كردن همه ارزشهای ملی و میهنی برسرراه دیكتاتوری ارتجاعی، توصیف كرده است.
درسی از قیام 30 تیر
در قيام سى تير وقتی مردم ایران برای احقاق حقوق خود قیام كردند و در برابر دیكتاتوری شاه، دكتر مصدق را مجددا بر كرسی نخستوزیری و رهبری مبارزات ضد استعماری ملت علیه شاه نشاندند، ثابت كردند كه عزم و ارادهسترگ ملت ایران برای آزادی و رهایی خاموشی ناپذیر است، مشعلی كه پدران ما برافروختند و یكی از فرازهای تابناك آن در قیام 30تیر سال 1331 شعله ور شد، امروز با آگاهی عمیقتر فرزندان ملت ایران ، هر چه شعله ورتر بنیان دیكتاتوری مذهبی حاكم بر این میهن را خواهد سوزاند.
یادواره قیام 30 تیر را با نقل جملاتی چند از سخنان تاریخی دكتر مصدق پیشوای نهضت ملی و ضد استعماری مردم ایران در بزرگداشت قیام قهرمانانه 30 تیر بهپایان میبریم :
«در این روز تاریخی عده ای از گرامی ترین فرزندان ما بهافتخار شهادت نائل شدند و با خون پاك خود نهال آمال ملت را آبیاری كردند تا بههمت آیندگان روزی بارور و سایه گستر شود و ملت ایران از نعمت امن ، آسایش و استقلال واقعی و آزادی حقیقی برخوردار گردند ».
« ما نباید زندگانی را بههر صورت و كیفیت كه بهما عرضه میشود دوست بداریم و بدان قانع و خرسند باشیم. اگر زندگانی توأم با آزادی و استقلال نباشد بقدر پشیزی ارزش نخواهد داشت. برای رسیدن بهاین هدف عالی، تاریخ زندگانی ملل بزرگ عالم شاهد مبارزات و مجاهدات و گذشتها و فداكاریهاست. سرنوشت ملت ایران نیز در طول تاریخ خود همواره با اینگونه محرومیتها و مصائب توأم بوده است».
استمرار اعتصاب در بازار تبريز و حمله مزدوران به بازاريان شريف
بازاريان سرپوشيده تبريز روز دوشنبه به اعتصاب خود ادامه دادند. مأموران وزارت اطلاعات و مزدوران لباسشخصى به برخى از پاساژهاى بزرگ تبريز حمله ور شده و با زور ديلم و ميلههاى آهنى در پاساژها را باز كرده و سپس نگهبانهاى پاساژ و اصناف و حتى پيرمردان را با باتون، مورد ضرب و شتم قرارداده و در نهايت برگ جريمههاى هنگفتى به آنها مىدادند كه واريز نمايند. همچنين شمارى از اصناف را دستگير كرده و بهجاى نامعلومى بردهاند.
تجمع اعتراضى كاركنان و كارمندان سازمان ميراث فرهنگى و گردشگرى رژيم
۱۳۸۹ تیر ۲۶, شنبه
۱۳۸۹ تیر ۲۳, چهارشنبه
بهروز جاوید طهرانی پس از تحمل 53 روز سلول انفرادی و شکنجه به بند عمومی بازگشت
زندانی سیاسی بهروز جاوید طهرانی 9 خرداد ماه در پی افشای شکجه های وحشیانه و قرون وسطائی که توسط جلاد سابق بند 1 حسن آخریان علیه زندانیان این بند بکار برده می شد به سلولهای انفرادی منتقل گردید و 53 روز تحت شرایط طاقت فرسا و غیر انسانی قرار داشت.
مقاومت و ایستادگی بهروز جاوید طهرانی و سایر زندانیان این بند باعث شد که جلاد سرخورده و مفلوک این بند حسن آخریان از ریاست این بند بر کنار شود. زندانیان این بند کابوس وجود این جلاد سفاک و خونریز حسن آخریان را پشت سر گذاشتند و مقاومت آنها بار دیگر همانند گذشته برای احقاق حقوق خود را به نتیجه رسید .البته با تحمل شرایط سخت و طاقت فرسا.
تجمع اعتراضى خانوادههاى زندانيان سياسى در مقابل زندان اوين
سهشنبهشب همچنين عدهيى از دانشجويان دانشگاه ورامين در مقابل زندان اوين تجمع كرده و خواستار پيگيرى وضعيت صابر محمدى، دانشجوى اين دانشگاه شدند. رژيم آخوندى ماه گذشته با حمله به منزلش او را دستگير كرد.
بازار تبريز وارد ششمين روز اعتصاب خود شد
بايد سکينه محمدى آشتيانى را نجات داد
علاو بر اين، جمشيدى، سخنگوى قضاييه ايران در ژانويه ۲۰۰۹ اظهار داشت که موضوع تعليق در قوانين ايران جايى ندارند. نويسنده خاطرنشان مىکند که هشت زن و سه مرد هم در زندانهاى ايران با احتمال صدور حکم سنگسار در مورد خود روبهرو مىباشند، از خوانندگان ليبراسيون استدعا مىکند که در کارزار نجات آنها فعالانه شرکت کنند و با نامهنگارى به خامنهاى و وزير دادگسترى رژيم و ارسال کپى آنها به نهادهاى بينالمللى مانند کميسر عالى حقوقبشر سازمان ملل، بنويسند که يک کشور بزرگ مانند ايران، وارث يک چنين فرهنگ والايى، نبايد چنين مجازات بىرحمانه و وحشيانهيى مانند سنگسار را همچنان حفظ کند. نويسنده در پايان با التماس از خوانندگان مىخواهد که بلادرنگ اقدام کنند تا سکينه و يازده نفر ديگر از خطر سنگسار نجات يابند.
خبرگزارى فرانسه: كركرهها در بازار تهران همچنان پايين هستند
در گزارش خبرگزارى فرانسه آمده است: در مركز شهر تهران، بخشهاى بزرگى از بازار عظيم مملو از مغازههايى كه از جمله فرش، پارچه، جواهر و سايل خانگى مىفروشند، بسته باقى ماندند، و برخى بازاريان اصرار داشتند كه دولت بايد مالياتها را بيشتر كاهش بدهد.
يك تاجر پارچه به خبرگزارى فرانسه گفت: اگر به درخواستهاى ما رسيدگى نشود، ما يك هفته ديگر هم تعطيل خواهيم كرد…
خبرگزارى فرانسه در پايان نوشت: اعتصاب در بازار تهران نادر است، ولى در اكتبر ۲۰۰۸ ، بازاريان بهخاطر طرح جديد ماليات بر ارزش افزوده، بازار را به مدت يك هفته تعطيل كردند و تنها پس از عقبنشينى دولت بهكار باز گشتند.
نهمين روز اعتصاب در بازار بزرگ تهران
۱۳۸۹ تیر ۲۲, سهشنبه
تماشاگران فينال جام جهانى شعار «مرگ بر ديکتاتور» سردادند
تماشاگران بعد از اتمام بازى در ساعت حدود ۱ بامداد بهصورت پراکنده شعارهايى عليه نظام سر دادند. شعار مرگ بر ديکتاتور از اصلىترين شعار هاى تجمع کنندگان بود.
محکوميت پنج ساله يک زندانى سياسى زن
بنابه گزارش دريافتى، ايشان در تاريخ دهم دى ماه سال گذشته و پس از حوادث ۶ دى ماه (عاشورا) هنگام دستگيرى همسرش على اصغر محموديان توسط نيروهاى امنيتى در ساعت ۲ بامداد بدون حکم بازداشت دستگير و بند ۲۰۹ سلول انفرادى زندان اوين منتقل مىشود.
نامبرده در طى مراحل بازجويى با تحت فشار قرار گرفتن و اعلام دروغين پذيرش شرکت در تظاهرات بعد از انتخابات توسط همسرش، اتهاماتى به ايشان القا و مجبور به پذيرش شرکت در تظاهرات مىنمايد در صورتى که چنين عملى نه توسط ايشان و نه توسط همسرش انجام نشده است و در پرونده بازجويى همسر ايشان نيز چنين مسألهاى وجود ندارد اما بازجويان وزارت اطلاعات در بازجويىها به خانم ملک محمدى اعلام مىکنند همسر ايشان به شرکت در تظاهرات اعتراف نموده که اين مسأله دروغ و بىاساس است.
پرونده اين دبير بازنشسته آموزش و پرورش به شعبه ۲۸ بهرياست قاضى مقيسه ارسال و در تاريخ نوزدهم اردى بهشت ماه سال جارى على رغم تشکيل جزئيات اظهارات ايشان که بر اثر فريب بازجو ترتيب داده شده بود و ضمن دفاعيات روشنگرانه وکيل مدافع بهنحوه غيرقانونى بازداشت و فريب در مراحل بازجويى نقض آيين دادرسى توسط بازجويان وزارت اطلاعات نهايتا ايشان با اتهام اجتماع و تبانى به ۵ سال حبس تعزيرى محکوم شده است.
لازم به ذکر است، نامبرده پيشتر در تير ماه سال ۶۰ دستگير و به مدت ۲۰ روز در بازداشت گاه پل رومى در بين زندانيان معتاد و فروشندگان مواد مخدر در بدترين شرايط و تحت انواع شکنجهها و شديدترين ضرب و شتم قرار گرفته که يک نمونه آن اعدام مصنوعى در اطراف بيابانهاى مجموعه ورزشى آزادى بوده است و اين همه در حاليست که ايشان دو ماهه باردار بوده و جهت جلوگيرى از ضرب و شتم و آزار و اذيت بارها به مسئولين مسأله باردارى را يادآورمىشود که هيچ تاثيرى در رفتار خشونتآميز آنان نداشته است و سپس به اوين منتقل و مجدداً تحت بازجويى و ضرب و شتم قرار مىگيرد و در نهايت پس از گذشت حدود ۱۶ ماه در تاريخ ۲۲/۶/۶۱ بعد از متولد شدن فرزندش در زندان و پس از دستگيرى همسرش بدون تفهيم اتهام و رسيدگى پرونده در مراجع قضايى و بدون حضور در دادگاه آزاد مىشود.
استمرار اعتصاب در بازار و حمله مزدوران لباسشخصى به بازار پارچهفروشها
در ساعت ۱۰۳۰ مزدوران لباسشخصى و انتظامى با حمله به بازار پارچهفروشها و شکستن درب تعدادى از مغازهها سعى در ايجاد رعب و وادار کردن بازاريان به شکستن اعتصاب نمودند. اما وقتى با بىتوجهى بازاريان مواجه شدند, دست از پا درازتر از بازار خارج شدند. پس از آن مزدوران سرکوبگر در مقابل خيابان خيام و نبش سبزه ميدان مستقر شدند.
بازار تهران براى هشتمين روز متوالى در اعتصاب كامل بود
۱۳۸۹ تیر ۲۱, دوشنبه
جـــرس: مراسم بزرگداشت امیر جوادی فر، از شهدای حوادث بعد از انتخابات و قربانیان بازداشتگاه کهریزک، پنجشنبه آینده ٢۴ تیرماه ۸۹ در تهران برگزار خواهد شد
جـــرس: مراسم بزرگداشت امیر جوادی فر، از شهدای حوادث بعد از انتخابات و قربانیان بازداشتگاه کهریزک، پنجشنبه آینده ٢۴ تیرماه ۸۹ در تهران برگزار خواهد شد.
به گزارش منابع خبری جرس، مراسم اولین سالگرد شهادت امیر جوادی فر، راس ساعت شش و نیم عصر پنجشنبه ۲۴ تیرماه ۱۳۸۹ ، در تهران، بزرگراه اشرفی اصفهانی، خیابان ۲۲ بهمن، خیابان حاج سید احمدی جنب پمپ بنزین، گلستان دوم، پلاک ۶۲ برگزار خواهد شد.
شهید امیر جوادی فر، دانشجوی مدیریت صنعتی دانشگاه بينالمللى قزوین، ترانه سرا و همچنین دانشجو بازیگری بود، که روز ۱۸ تیر ۸۸ و در جریان تداوم اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، درتقاطع خیابان شهدای ژاندارمری و دانشگاه، توسط نیروهای لباس شخصى دستگیرو مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و به کلانتری ۱۴۸تهران منتقل گردید. در کلانتری حال او در اثر ضرب و شتم به وخامت رسید و ماموران کلانتری او را در ساعت ۹ شب به بیمارستان فیروزگر منتقل و روز۱۹ تیر او را از بیمارستان فیروزگر به بازداشتگاه کهریزک میبرند.
در کهریزک با پوتین آنقدر به سینه و سرش میکوبند که یک چشمش ترکیده و دچار خونریزی ریوی میشود. بعد از شکنجه شدید، در ۲۳ تیردر مسیرانتقال به اوین، دچار تشنج و ایست قلبی میشود.
ده روز بعد و در تاریخ سوم مرداد ماه، به خانواده وی براى تحویل جسد خبر میدهند و در۵ مرداد، پیکر متلاشی شده وی در قطعه۲۱۱ ردیف ۴۲ شماره ۱۰ بهشت زهرا به خاک سپرده مىشود.
بازداشتگاه مخوف کهریزک، همزمان با خاکسپاری شهید جوادی فر، توسط رهبر جمهوری اسلامی ”غیر استاندارد“ و تعطیل اعلام شد.
گفتنی است مراسم بزرگداشت محسن روح الامینی، از دیگر شهدای حوادث بعد از انتخابات و قربانیان بازداشتگاه کهریزک نیز، عصر پنجشنبه آینده ٢۴ تیرماه ۸۹ در قطعه ٢٢٢ بهشت زهرای تهران برگزار خواهد شد.
مراسم سالگرد شهيد محسن روح الاميني
هشدار پزشک اوين در مورد تبديل نرگس محمدى به يک زهرا کاظمى ديگر
تقى رحمانى، همسر وى، گفت که خانم محمدى بهناگاه بيهوش شده و تمام عضلات بدنش دچار فلج موقت مىشود و دو تا سه ساعت طول مىکشد تا وى دوباره بهحالت عادى باز گردد.
به گفته تقى رحمانى، خانم محمدى اولين بار در روز ۲۷خرداد، يعنى يک هفته پس از بازداشتش، دچار بيهوشى ناگهانى مىشود ولى مسئولان زندان از آزادى او خوددارى کرده و بازجويى از او در شرايط سخت و ناگوار را ادامه مىدهند.
تقى رحمانى مىگويد همسرش سه سال پيش هنگام زايمان فرزندان دوقلويشان دچار آمبولى شده و نامهاى از پزشکش دارد که در آن تاکيد شده آمبولى مىتواند خطر مرگ داشته باشد.
اين فعال ملى-مذهبى اضافه مىکند که اين نامه را در روز ۲۶خرداد به دادستان تهران تحويل داده و دادستان هم با آزادى خانم محمدى بهدليل شرايط ناگوار جسمى موافقت کرده اما با اين وجود وى تا روز دهم تيرماه در زندان و تحت بازجويى نگهداشته مىشود.
بهگفته آقاى رحمانى، حتى پزشک اوين پس از اولين بيهوشى ناگهانى نرگس محمدى در زندان به مسئولان زندان مىگويد: يک زهرا کاظمى ديگر درست نکنيد.
زهرا کاظمى، خبرنگار ايرانى-کانادايى بود که در زندان اوين در اثر ضرب و شتم دچار ضربه مغزى شد و درگذشت.
مراسم اداى احترام بر مزار شهيد قيام ندا آقا سلطان
در گزارش کانون آمده است بهشت زهرا در اين روز بهطور کامل توسط ماموران نيروى انتظامى و لباسشخصى تحت کنترل بود. قريب به ۱۰۰ خوردرو مشکى رنگ نيروى انتظامى که از سپرهاى ويژه براى مقابله با اعتراضات و… برخوردار هستند، در اطراف بهشت زهرا بهراه انداختهاند. مزدوران با مانورهاى مختلف سعى داشتند مردم را از انجام مراسم و تظاهرات باز دارند و مانع حضور آنان بر سر مزار ساير شهيدان گردند.
رژيم آخوندى در وحشت از گسترش اعتصاب بازاريان، يكشنبه و دوشنبه را تعطيل اعلام كرد
دليل واقعى تعطيلات دو روزه در ۱۹ استان چيست؟
صداى بسته شدن كركرههاى آهنين رژيم ايران را مىلرزاند
وضعت جسمى زهرا بهرامى از دستگير شدگان روز عاشورا در بند ۲۰۹ به وخامت گراييد
زندانى سياسى زهرا بهرامى از دستگير شدگان اعتراضات گسترده روز عاشورا است که از زمان دستگيرى تاکنون در بندهاى مختلف وزارت اطلاعات در بازداشت بهسر مىبرد و در حال حاضر همراه با ۲ زندانى سياسى ديگر در سلول ۱۳ بند مخوف ۲۰۹ زندان اوين در زندان است. بهرغم گذشت بيش از ۶ ماه هنوز در بند مخوف ۲۰۹ زندانى است و در حالت بلاتکليفى بهسر مىبرد. در طى هفتههاى اخير وضعيت جسمى او حاد شده است. چهرۀ او متورم و دچار جوشهاى عفونى و زخمهاى زيادى بر چهرهاش عيان است. او هم همچنين از ناراحتى حاد ريه رنج مىبرد و در روزهاى اخير بهدليل عدم درمان وضعيت جسمىاش به وخامت گراييده است. خانم بهرامى همچنين دچار افسردگى شديدى است.
بازجويان وزارت اطلاعات به او اتهامات محاربه و همکارى با انجمن پادشاهى و سازمان مجاهدين خلق نسبت دادهاند و قصد دارند بر اين مبنا او را محاکمه کنند. خانم بهرامى در زندان اوين با عباس جعفرى دولت آبادى دادستان تهران ملاقات داشته است. جعفرى دولت آبادى به او گفته است اول بايد دادگاهى شوى و بعد از محکوميت تو را آزاد خواهيم کرد. خانم بهرامى از داشتن وکيل محروم است.
از طرفى ديگر از چند هفته پيش براى تحت فشار قرار دادن زندانيان سياسى در بند ۲۰۹ زندان اوين به توصيه بازجويان وزارت اطلاعات عباس جعفرى دولت آبادى دستور داده است که ملاقاتهاى کابينى زندانيان سياسى با خانوادههايشان که بهصورت هفتگى صورت مىگرفت به هر دو هفته يکبار تقليل يافته است. سلسله اقدامات سرکوبگرانه عباس چعفرى دولت آبادى علاوه بر توجيه شکنجههاى بازجويان وزارت اطلاعات، اقدام به محدود کردن ملاقاتهاى کابينى، قطع ملاقاتهاى حضورى، در موارد متعددى از پاسخگويى به خانوادههاى زندانيان سر باز مىزند و همچنين باعث ايجاد فشارهاى زيادى عليه زندانيان سياسى و خانوادههاى آنها است.
زندانى سياسى زهرا بهرامى ۴۵ ساله و داراى ۲ فرزند است. او داراى مليت ايرانى- هلندى است و براى ديدن فرزندش به ايران مسافرت کرده بود که در اعتراضات روز عاشورا دستگير و تحت شکنجههاى وحشيانه جسمى و روحى قرار مىگيرد. بازجويان وزارت اطلاعات در بند سپاه زندان گوهردشت کرج و در بند ۲۰۹ زندان اوين او را تحت شکنجهها و فشارهاى قرون وسطائى قرار دادند و وى را وادار به اعترافات تلويزيونى عليه خود کردند. اين اعترافات دورغين از تلويزيونهاى دولتى پخش گرديده است. بازجويان وزارت اطلاعات اعترافات دروغين تلويزيونى را بهعنوان اتهام عليه او بکار بردهاند وقصد دارند که او را بر مبنى محاربه محاکمه کنند.
۱۳۸۹ تیر ۱۷, پنجشنبه
كليپ تقديم به بهروز جاويد طهراني زنداني سياسي مقاوم در بند سگدوني و شكنجه گاههاي گوهردشت
اين كليپ تقديم ميشود به زنداني سياسي بهروز جاويد طهراني , براي او كه با مقاومت خود در سلولهاي انفرادي كوه را به سخره گرفت و باايستادگي نشان داد عشق به آزادي انسان را تا كجا در مقابل شكنجه و اعتصاب و زندان و سلول انفرادي و سگدوني گوهردشت مقاوم و نستوح ميكند .
به بهروز , دانشجوي زنداني سياسي مقاوم در زندان گوهر دشت تا اندك نشاني باشد از تنها نبودنش , از همبستگي و همراهي تمام آزاديخواهان و ارج گذاريشان به مقاومت و ايستادگي اش در زندان.
كانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتي ها
بيش از ۵۰۰تن از دانشجويان و بازاريان در سبزه ميدان دست به تظاهرات زدند
به گفته شاهدان هر لحظه بر تعداد آنها افزوده مىشود.
مأموران سركوبگر نيروى انتظامى و نيروهاى يگان ويژه در محل مستقر شده آنها را محاصره كردهاند و قصد تهاجم به آنها را دارند.
مأموران اطلاعاتى و امنيتى و مزدوران لباس شخصى تجمع كنندگان را مورد اهانت قرار داده و بهشدت از تجمع بازاريان و دانشجويان در وحشت هستند.
گزارش فرماندهى کنترل سپاه يکم درباره وضعيت اعتصاب بازاريان
اصناف و مناطقى از بازار تهران که امروز تعطيل بوده به شرح زير مىباشد:
۱ . اصناف چاى و مواد غذايى، بيسکويت و شکلات ساعت ۱۰ صبح امروز فعاليت خودشان را در بازار تعطيل کردند.
۲ . بازار چاى عباس آباد، بازار کيلويىها، بازار حمام چاى و مسگرها کلاً تعطيل بود.
۳ . بازار فرش و پارچه کلاً تعطيل بود.
۴ . بازار طلا و بازار پوشاک و بازار نوروز خان چراغ هايشان را خاموش کردند.
۵ . از کل بازاريها فقط خرده فروشها در بازار طلا فعاليت محدودى داشتند.
۶ . صبح روز چهارشنبه جلسه گذاشتند و نيروهاى امنتى و مسئولين از بازاريها خواستند فعاليت را شروع کنند ولى بازاريها موافقت نکردند.
۷ . خواسته بازاريان اين بود که ماليات به شکل سابق برگردد.
در نظريه و ملاحظه اين گزارش آمده است: بازار به اين ترتيب تا روز يکشنبه تعطيل مىباشد. زيرا پنجشنبه (۱۷ تير) شهادت امام موسى کاظم است و شنبه هم معبث است بنابراين سه روز آينده تعطيل است. اولين روزى که بازار باز مىشود يکشنبه مىباشد.
آخرين وضعيت اعتصاب در بازار تهران تا ساعت ۳۰ . ۱۱
اعتصاب در ساير قسمتهاى بازار تهران
ساعت ۱۰۳۰ – بازار بزازها و قماش و پرده و بازار عباس آباد نيز در اين ساعت تعطيل و در اعتصاب است.
ساعت ۱۱۳۰ يک بازارى از بازار طلافروشان گفت امروز همه دالانها و پاساژهاى بازار طلافروشان از جمله پاساژهاى فروردين، خرداد، مکاره، حکيمهاشمى همه بهطور يک پارچه تعطيل هستند.
اعلام ناگهانى تعطيلى بازار توسط رژيم
رژيم براى عادى جلوه دادن اعتصاب روز پنجشنبه بازار، در تلويزيونهاى خود اعلام کرده است که بهخاطر سالروز شهادت امام موسى کاظم، بازار تعطيل است. و بالاى سر در ورودى اصلى بازار در بازار کفاشها، پارچه سياه نصب کرده است. اين درحالى است که هيچوقت سالروز شهادت امام موسى کاظم تعطيل رسمى در ايران نبوده و بازار تعطيل نمىکرد.